4 اصل جذابیت در طراحی سایت
اگر طراح نیستید، جذاب کردن وب سایت شما از نظر بصری می تواند کاری غیرممکن به نظر برسد. شما احتمالا از قبل می دانید که این یک عامل بسیار مهم در ایجاد اعتماد میان شما و کاربران است، چرا که این همان چیزی است که خودتان به دنبال آن هستید.
این مقاله به تشریح 4 اصل اساسی برای طراحی بصری وب سایت ها می پردازد. این 4 اصل، به قرار زیرند:
- 1. طراحی و رنگ
- 2. تصاویر و گرافیک
- 3. قابلیت استفاده
- 4. سازگاری
شما از چه رنگ هایی برای وب سایت خود استفاده می کنید؟ از چه نوع تصاویری استفاده می کنید و از چه نوع تصاویری استفاده نمی کنید؟
«زیبایی در چشم بیننده» تا جای پیش می رودکه بتواند. و زمانی این زیبایی خراب می شود که هیچ کدام از این اصول اساسی وجود نداشته باشند. این 4 اصل را یا بگیرید، و سپس می توانید با خیال راحت به کارهای دیگرتان برسید.
قدرت ارتباطات
در یک فرهنگ (که توسط زمان، مکان یا صنعت ایجاد شده است)، یک زبان مجموعه ای از قوانین برای ارتباط موثر میان انسان ها است.
شما میتوانید محصول شگفتانگیزی داشته باشید، اما اگر هیچکس نفهمد چه میگویید، نمی توانید آن را به کسی بفروشید. و اگر می خواهید برند، محصول یا ایده خود را به گونه ای بسته بندی کنید که مراقبت، کیفیت و اعتماد را به شما منتقل کند، باید 4 اصل را رعایت کنید.
طبق تحقیقات دانشگاه استنفورد، 46 درصد از بازدیدکنندگان سایت ها می گویند طراحی یک وب سایت، از جمله اندازه فونت، طرح رنگ، طرح بندی، و ناوبری سایت، معیار شماره 1 برای تشخیص اعتبار یک شرکت است. نکته این موضوع را متوجه شدید؟
تقریبا نیمی از شرکت کنندگان در این تحقیق، یک چیز ثابت را گفتند.
در تحقیقی دیگر بر روی 3 میلیون کاربر اینترنتی، انسان ها تصاویر بصری را 60،000 برابر سریعتر از متن پردازش می کند.
این بدان معناست که در کسری از ثانیه، نیمی از همه بازدیدکنندگان تصمیم میگیرند که نمیتوانند به وب سایت شما اعتماد کنند، صرفا بر اساس آنچه میبینند و نه آنچه شما میگویید.
شما نمی توانید هر روز نیمی از بازدیدکنندگان سایت خود را از دست بدهید.
چگونه این مشکل را برطرف کنیم؟ بیایید به چهار ویژگی کلیدی که یک وبسایت را از نظر بصری جذاب میکند، بپردازیم.
طراحی و رنگ
اولین قدم برای ایجاد یک وب سایت جذاب، رنگ هایی است که با آن طراحی می کنید. این همان چیزی است که هنگام دور زدن اتوبوس توجه شما را به خود جلب می کند. این همان چیزی است که باعث می شود هنگام ورق زدن فید فیس بوک خود، قدری مکث کنید و توجه خود را به آن متمرکز کنید.
رنگ، توجه چشم را به خود جلب می کند و یک لایه ارتباطی فوری را فراهم می کند. حتی قبل از اینکه ذهن خودآگاه شروع به تفکر کند، ناخودآگاه قبلا آن را ارزیابی کرده است که آیا چیزی جالب است یا نه. صرفا بر اساس رنگها.
مغز ما یک ماشین احساس ساز است (تنها فرقش با یک ربات و ماشین، همین احساس است). آنها دوست دارند موارد را طوری سازماندهی کنند که بتوانند آنها را پردازش کنند. اما ناخودآگاه از طریق برداشت ها و ادراکات، ارتباط برقرار می کند، و تمام واقعیت هایی را که ذهن شما باید بعدا سر فرصت تحلیل کند، ابتدا آنها را درک می کند. این دنیای رنگ هاست. عجیب است اما واقعیت دارد.
به همین دلیل است که سایت هایی با رنگ های بهم ریخته، طرح های رنگی عجیب و غریب، یا انتخاب رنگ های خیلی شیک، اعتماد به نفس را القا نمی کنند.
یک وبسایت تمیز با طرحبندی رنگی واضح به بازدیدکننده شما میگوید که آنچه را که می بینید با دقت ساخته شده است. به همین دلیل است که ما از تجربه باز کردن جعبه گوشی آیفون جدید خود، لذت می بریم.
این نوع بسته بندی هدیه، چیزهایی درباره دستگاه و تجربه ای که قرار است با آن داشته باشیم حتی قبل از دیدن یا استفاده از آن به ما می گوید.
به طور خلاصه، هر چه افراد، وبسایت شما را جذابتر بیابند، شانس شما برای ماندگاری بیشتر است. این بدان معناست که شما شانس بیشتری برای تبدیل کاربران به خریداران دارید.
تصاویر و گرافیک
تاریخ هنر، روزهای اوج خود را پشت سر گذاشته است، زیرا هر روزه تعداد بیشتری از مردم می توانند عکس های هنری خود را بگیرند.
استخدام یک عکاس برای گرفتن عکس از دفتر و تیم شما، دیگر هزینه زیادی ندارد (البته اگر خودتان و آیفون تان باشید که اصلا هزینه ای ندارد). و اگر سلیقه هنری خوبی داشته باشید، عکسهای شما میتوانند تاثیر زیادی در انتقال یک برداشت اولیه معتبر و محکم از شما داشته باشند.
عکس های آرشیوی، آشکارا جعلی به نظر می رسند. و استفاده بیش از حد آنها به این معنی است که ما می توانیم آنها را از فاصله دور شناسایی کنیم. به قول گری واینرچوک، فیلترهای مزخرف سنج ما این روزها بسیار حساس هستند.
یعنی اگر اولین برداشت شما این است که واقعی نیستید، چرا کسی باید به واقعی بودن خدمات شما اعتماد کند؟
اگر می توانید این کار را انجام دهید، روی یک عکاس حرفه ای سرمایه گذاری کنید و رقبای خود را به باد خواهید داد. در این صورت، وب سایت شما و تمام ابزارهای موازی با بازاریابی شما فورا متحول می شوند.
شما نه تنها در هزینه خود صرفه جویی خواهید کرد (زیرا طراحان شما کار آسان تری از هر چیز دیگری خواهند داشت که می باید برای شما طراحی می کردند)، بلکه مهمتر از همه، عکاسی جذاب و محکم نشان می دهد که چقدر به دقت، کیفیت و عالی بودن متعهد هستید. عکاسی حرفه ای بهتر از عکاسی با دوربین آیفون یا هر دوربین ارزانی دیگری است.
هرچه تصاویر بهتر باشد، کسب و کار شما بهتر به نظر می رسد.
اولین برداشت از وب سایت ها واقعا مهم است.
قابلیت استفاده
چرخ اختراع شده است. زنده باد چرخ. آن را دوباره اختراع نکنید.
وب سایت ها نیز به همین شکل. مگر اینکه سایت خود را برای گروه هنری آوانت گارد در 100 سال پیش ساخته باشید، بقیه ما به وب سایتی نیاز داریم که به راحتی فقط به عنوان وب سایت، طراحی شده باشد.
در این سایت های عجیب غریب، به محض اینکه از درهای آن عبور می کنید، با چنین صحنه ای رو به رو می شوید:
- 1. سبد خرید اینجاست (آه، این مکان برای نمایش کپی رایت سایت در پاورقی است).
- 2. منوهای سایت اینجاست، اما در سایت های دیگر مکان نمایش محصولات است.
- 3. دکمه تماس با ما در زیر منوی اخبار برگزیده است چرا که همه منوها پر بود و جا نبود.
- 4. نمایش پاپ آپ ها تقریبا هر 5 ثانیه یکبار
یک وب سایت خوب، برای همه بصری و قابل استفاده است. یک دهه یا بیشتر از ما طراحان سایت ها زمان برده است تا اکنون به این نتیجه برسیم که چه چیزی کار میکند و چه چیزی کار نمی کند. و در اینجا موارد کلی برای استفاده شما آورده شده است:
- 1. فورا هدف خود را با وضوح و لحن دعوت کننده بیان کنید.
- 2. یک منوی ساده و واضح که صفحات سایت را سازماندهی میکند جزء اولین موارد مهم است. هیچ چیز جالبی در آن نیست اما باید همین طور ساده باشد.
- 3. یک ویژگی «کمک کننده»، نظیر دکمه تماس تلفنی، یا جزئیات تماس در هدر و پاورقی تمام صفحات، یا یک گفتگوی زنده به طوری که افراد بتوانند از شما کمک و راهنمایی دریافت کنند.
- 4. اطلاعات کافی برای کمک به بازدیدکنندگان برای درک چگونگی کار کردن با سایت.
- 5. طرحبندی با تمرکز بر سهولت استفاده، و سهولت خواندن.
همه چیز را ساده و دقیق نگه دارید. و همه وقت خود را صرف صحبت کردن در مورد شگفت انگیز بودن خود و خدماتتان نکنید.
تصور کنید وارد سوپر مارکتی می شوید، و اولین کسی که به شما سلام می کند راهنمایی به نام داوود است که شما را در مسیرتان متوقف می کند.
و سپس سعی می کند نیم ساعت از وقت شما را صرف صحبت کردن در مورد تجربیاتش کند، اینکه چقدر دوست دارد با شما کار کند، و اینکه چرا باید هدف را در ابتدا در ذهن خود نگه دارید.
و تنها چیزی که شما پیش خود فکر می کنید این است: "من فقط دو تا شیر، و یه شکلات صبحانه می خواستم."
سایت شما نباید روی چیزی که فکر می کنید آن را می خواهید، متمرکز شود. اولویت شما باید در درجه اول، مشتری باشد. استفاده مشتری از سایت را آسان کنید:
- 1. ناوبری و منوهای سایت خود را برجسته و ساده کنید.
- 2. محتوای خود را از سایر عناصر متمایز نگه دارید و خواندن آن را آسان کنید.
- 3. دکمه های سایت را برجسته کنید. آنها عنصری هستند که توسط آنها عملیات روی سایت شما اتفاق می افتد.
- 4. تصمیم بگیرید چه چیزی در هر صفحه ای از همه مهمتر است، و سپس به آن اهمیت دهید. به همه چیز یکسان توجه نکنید.
- 5. بیش از حد اجزای و عناصر را صفحه قرار ندهید. هرچه بیشتر اضافه کنید، توجه بازدیدکننده خود را بیشتر پرت میکنید.
سازگاری و ثبات
سازگاری اغلب فراموش می شود. به خصوص توسط افراد خلاق. طراحی منسجم به کاربر امکان میدهد روی پیام تمرکز کند.
چیدمان ناسازگار به این معنی است که هر صفحه بازدید کننده را مجبور می کند متوقف شود، زبان آن را دوباره یاد بگیرد و سپس به جذب آنچه مهم است بازگردد.
چند سال پیش، من در حال گذراندن دوره نویسندگی بودم، و یکی از تکالیف آن دوره، من را مجبور کرد که مشکلات «برجسته سازی نوشتاری و محتوایی» یکی از مجلات کودکان را مطالعه کنم. من از هرج و مرج محض در هر صفحه آن مجله متحیر شدم.
هر عکس در زوایای مختلف قرار داشت، متن در همه جا نیز وجود داشتند و با اندازهها، رنگها و شکلهای مزاحم و مختلف و فرمت به هم ریخته. من احساس خستگی می کردم و فقط سعی می کردم هر چیز را که می توانم در آن صفحات، رمزگشایی کنم.
و سپس متوجه شدم که انتخاب آنها برای انجام این کار بسیار هوشمندانه بود. مغز ما «ماشینهای حس ساز» است، بنابراین چیزی را میبینیم که میدانیم برایمان ارزشمند است (مانند بچهای که میداند این مجله سرگرمکننده خواهد بود)، و برای مطالعه و سازماندهی همه آن، انرژی صرف میکنیم.
این مثال چه ارتباطی با طراحی سایت داشت؟
ما همیشه سایت هایی از این دست را می بینیم که آنها مملو از تبلیغات و محتوایی هستند و هر صفحه به طور متفاوتی طراحی شده است. یک بازدیدکننده با یک نگاه، در عرض 7 ثانیه می تواند تصمیم میگیرد که آیا دارد تلاش زیادی برای درک ساختار وب سایت میکند یا خیر، و میرود تا وبسایتی را پیدا کند که جذب آن راحتتر باشد.
درست مانند همان مجله که برای کودکان ساخته شده بود و برای آنها مناسب بود اما برای بزرگسالان خسته کننده، وب سایت شما نیز باید برای مخاطب خود ساخته شده باشد. اگر کاربران شما نتوانند ساختار سایت شما را درک کنند و اساسا برای مخاطبان خود ساخته نشده باشد، در این صورت نمی تواند آنها را سرگرم کند و بازدید کنندگان خود را از دست خواهد داد و آنها آرام آرام به سمت سایت های کشیده می شوند که بیشتر آنها را سرگرم کند.
چه چیزی باعث ایجاد یکپارچگی طراحی در وب سایت شما می شود؟
اول از همه، سه سطح اهمیت خود را تعیین کنید: اهمیت اولیه، اهمیت ثانویه، و سپس جزئیات عمیق تر.
سرفصل ها و قسمت بالای صفحه شما باید محتوای با اهمیت را منتقل کند. سپس به بقیه صفحه خود نگاه کنید، و آن را طوری ساختار دهید که کسی که آن را اسکن می کند، درک واضحی از آنچه برای خواندن و مطالعه وجود دارد، داشته باشد.
چند سال پیش، من دانشجوی دانشگاه امیرکبیر بودم و به یاد دارم که یکی از روزها دیر به کلاس رسیدم. فکر می کنم استاد اینقدر گرم تدریس بود که اصلا متوجه ورود من نشد. به ته کلاس رفتم و استاد را تماشا کردم که با شور و اشتیاق کلماتی را روی تخته مینوشت، بر آنها تأکید میکرد تا اهمیتشان را به دانشجویان نشان دهد، و بعدا دوباره به دور آنها خط می کشید تا نشان دهد چقدر مهم هستند.
در پایان کلاس (یعنی زمانی که من به آنجا رسیدم) تخته تماما با دایره هایی پوشیده شده بود. همه چیز به همان اندازه مهم بود، و دور همه نوشته ها خط کشی شده بود. در ذهن استاد همه چیز مهم بود و دور آن خط کشیده شده بود اما ذهن من اینطور می دید که همه چیز در یک سطح است و هیچ چیز مهمی روی تخته نیست. من حتی سعی نکردم تصمیم بگیرم که کدام مهمتر است.
مراقب باشید با وبسایت خود، همه چیز را «خط خطی» نکنید. چرا که وقتی زیر همه چیز خط کشیده شود، یعنی هیچ چیز مهمی وجود ندارد.
و همچنین مراقب باشید که بیش از حد زیر چیزها خط نکشید. زیرا پس از آن خواننده مجبور می شود متوقف شود و بیش از اندازه انرژی برای درک محتوا صرف کند.
با اینکار، خیلی راحت، اهمیت چیزهای مهم را از بین می برید.
بنابراین طرحی را طراحی کنید که به راحتی قابل مشاهده باشد، کنتراست قوی بین عناصر شما بوجود آورد و مهمترین نکات محتوای شما را برجسته کند. هنگامی که آن "زبان" انتقال مفاهیم را انتخاب و ایجاد کردید، آن را در بقیه وب سایت خود و همه ابزارهای بازاریابی خود استفاده کنید.
به عنوان مثال:
- همه نقلقولهای شما ممکن است یک پسزمینه تک رنگ داشته باشند. این کار را همه جا به یک صورت انجام دهید.
- همه عناوین شما ممکن است اندازه و رنگ خاصی داشته باشند. آن را ثابت نگه دارید.
- ممکن است تصاویر شما در مقیاس خاکستری خوب به نظر برسند. یک برند انتخاب کنید، و سپس همه جا به آن پایبند باشید.
در نهایت، ثبات در وب سایت شما باعث ایجاد اعتماد می شود، زیرا به این معنی است که شما آشفته نیستید.
بازدید کننده شما می تواند اعتماد کند که خدمات شما به اندازه وب سایت شما منسجم و به خوبی ساخته شده است.
بیایید موارد فوق را جمع بندی کنیم
طراحی و رنگ
یک وب سایت جذاب، با یک طراحی منسجم و یک طرح رنگ آگاهانه، شروع می شود.
طراحی خوب فورا شایستگی، دقت و اعتبار را نشان می دهد. طراحی ضعیف باعث ایجاد دلهره می شود و می تواند علاقه را در عرض 7 ثانیه در کاربران خاموش کند. 7 ثانیه حتی برای برای گفتن "سلام، من علی هستم، و می توانم دنیای شما را با فلان چیز شگفت انگیز نجات دهم" هم کافی نیست.
رنگهایی که استفاده میکنید با احساسات متفاوتی طنین انداز میشوند و میتوانند واکنشهای متفاوتی را تحریک کنند.
هنگام تعریف برند خود، آن را به وب سایت خود منتقل کنید تا تجربه ای جامع از خود و شرکت خود ایجاد کنید. در مورد پاسخی که میخواهید ایجاد کنید فکر کنید و رنگهایی را انتخاب کنید که به تحقق آن کمک میکنند.
از چرخ رنگ Canva استفاده کنید تا فرآیند طراحی شما را آسان و کارآمدتر کند.
تصاویر و گرافیک
عکاسی خوب جذابیت بصری، کلاس و کیفیت آنی را برای شما به ارمغان می آورد. اما متاسفانه امروزه هنوز هم این چیزها در سایت ها غیرعادی است که یک وب سایت عکس هایی با ترکیب بندی خوب و روشن از تیم ها و دفاتر خود داشته باشد. این سادهترین قدم برای افزایش رقابت است و به ایجاد اعتماد بین بازدیدکنندگان شما کمک میکند.
برای پرهیز از اشتباهاتی که دیگران مرتکب می شوند، وقت بگذارید و با کمی تلاش، (شما و گوشی آیفونتان) میتوانید به وبسایت خود کمک کنید تا شکاف بین خود و بازدیدکنندهتان را کم کنید.
قابلیت استفاده
همه چیز را به راحتی قابل درک و متعارف نگه دارید. با نامهایی مانند «پیوستن به میخانه» بهجای «وبلاگ» یا «لابی اصلی» بهجای صفحه «صفحه اصلی» جذاب تر نخواهید بود بلکه کاربران خود را در شک و تردید نسبت به کلیک کردن روی لینک های سایت تان فرو می برید.
دکمههای خود را متمایز، منوهای خود را واضح و ساده، طرحبندی صفحاتتان را متمرکز بر آنچه مهمتر است، کنید و به وضوح و به خوانایی توجه ویژه ای کنید.
ثبات
هنگامی که یک "زبان" برای نحوه تفسیر عناصر برند خود (متن، عکس ها، نقل قول ها و غیره) تنظیم کردید، از آن طرح بندی در همه جا به صورت ثابت استفاده کنید.
سازگاری با زبان طراحی به این معنی است که بازدیدکنندگان شما میتوانند زمان کمتری را صرف درک چگونه های شما کنند و زمان بیشتری برای جذب آنچه های شما یا محتوای اصلی شما کنند.
چه چیزی در این پست، از همه بیشتر در ذهن شما طنین انداز شد؟
اگر چیزی در اینجا به شما کمک کرد، لطفا لینک این پست را به اشتراک گذارید! و نظر خود را در پایین با ما به اشتراک گذارید. ما محتوای خود را بر اساس بازخوردهای کاربران خود بهبود و ارتقا خواهیم داد.